واردات دارو، دوست یا دشمن تولید؟

بررسی تاثیر واردات دارو بر تولید داخل از نگاهی دیگر

دکتر منیره افضلی، داروساز و متخصص اقتصاد و مدیریت دارو، رئیس هیئت مدیره پاسارفارما

به عنوان اصول اقتصادی مبادله، کشورهای جهان همواره مقادیری از کالا و خدمات را که در آن مزیت نسبی داشته و هزینه فرصت کمتری برای آن پرداخت می­‌کنند تولید و صادر کرده و در مقابل کالا و خدماتی که تولید آنها هزینه فرصت بالایی را به دنبال دارد، وارد می­‌کنند. با این کار در حقیقت کارایی سیستم حفظ‌شده و منابع به گونه­‌ای تخصیص داده می‌شوند که با هزینه کمتر، منفعت بیشتری تولید می­‌شود. این منفعت می‌­تواند در قالب سود مالی، رفاه اجتماعی و یا افزایش دسترسی به کالایی خاص تعریف شود. در نظریه­‌های جدید تجارت نیز رویکرد تازه­‌ای به تعیین اهداف اضافه شده‌است. به این شکل که هدف از تجارت تنها توسعه و رشد سودآوری نیست. بلکه رضایت مشتری، بهبود کیفیت زندگی و ارتقاء رفاه اجتماعی نیز جزو اهداف آن برشمرده شده‌است.

در یک نگاه کلی بازار سلامت و دارو نیز از این اصل مبرا نیست. به این معنی که همچنان توجه به اصل مزیت نسبی، تخصیص بهینه منابع و حفظ کارایی نقش کلیدی در پایداری و دستیابی به اهداف آن دارد. اما از آن‌جایی که سلامت و دارو جزو کالاهای استراتژیک جامعه طبقه بندی شده و امکان دسترسی عادلانه به کالاها و خدمات سلامت از اولویت­‌های ملی یک کشور است، اهمیت ویژه­ای نزد سیاست‌گذاران دارد و در تمام کشورها با ضوابط، مداخلات و ملاحظات ویژه­ای کنترل و مدیریت می­‌شود.

در نگاه صنعتی و تجاری، دارو به عنوان یک صنعت با فناوری رو به جلو و بعضا دانش بنیان، می تواند اشتغال­‌زایی و توسعه صادرات و واردات غیر نفتی را به همراه داشته باشد. به همین دلیل نقش غیر قابل انکاری در ارتقای سطح رفاه اجتماعی دارد.

در سالهای پس از انقلاب اسلامی، سیاست­‌های کشور همیشه در جهت حمایت از تولید داخل و ایجاد محدودیت برای واردات بوده­‌است که برای آن دلایلی چون رسیدن به خودکفایی اقتصادی، اشتغال‌زایی و بهبود دسترسی به داروهای ضروری ذکر می‌­شود. این سیاست در دوران فشارهای سیاسی که ایران در طی سال­‌های جنگ و تحریم تجربه کرد، توانست تا حدی کشور را از بروز بحران‌­های کمبود دارویی نجات دهد. هم اکنون بیش از 98% داروهای مصرفی کشور، تولید داخل است که ارزشی معادل 85% بازار ریالی دارویی کشور را دارد. گزارش شده­‌است که حدود 67% مواد اولیه تولید دارو در داخل کشور تولید می­شود. بنابراین می‌­توان اینطور نتیجه گرفت که کشور از توان خوبی برای تولید دارو برخوردار است. در مطالعات صورت گرفته توسط بانک جهانی به این موضوع اشاره شده‌است که چنانچه یک کشور توان تولید دارو از مواد اولیه را نداشته باشد و مواد موثره دارویی را به صورت بالک خریداری کند و به تولید بپردازد  و یا تنها در مراحل بسته بندی اولیه یا ثانویه فعالیت کند، نه تنها تغییری در بهبود دسترسی ایجاد نخواهد شد بلکه به علت عدم توجه به صرفه ناشی از مقیاس و اصل مزیت نسبی، ناکارامدی پیش آمده منجر به افزایش هزینه­‌ها و کاهش دسترسی بیماران به دارو خواهد شد. آیا کشور برای تولید تمام داروها مزیت نسبی دارد؟ آیا تولید 98% داروهای مصرفی در داخل کشور موجب افزایش کارآمدی سیستم سلامت می­‌شود؟

منع واردات مواد اولیه دارویی

 طبق گزارش مرکز پژوهش­‌های مجلس شورای اسلامی قیمت مواد اولیه دارویی در سال­‌های اخیر با شیب تندی افزایش یافته‌­است. به طوری که طی سال­‌های 1397 تا 1399 در برخی اقلام حتی به 800 درصد نیز رسیده­‌است. تا جایی که بعضا تا دو برابر گران­‌تر از نمونه­‌های خارجی و وارداتی هستند. از آنجایی که به دلیل منع واردات و یا مشکلات ناشی از تحریم و دسترسی به ارز، بسیاری از شرکت­‌های تولید کننده مجبور به خرید مواد اولیه خود از شرکت­‌های تولید کننده داخلی هستند، این افزایش قیمت به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر روی هزینه ساخت داروی نهایی تاثیر می­‌گذارد. افزایش هزینه ساخت دارو قاعدتا باید موجب افزایش قیمت کالای نهایی -که اینجا منظور داروست- بشود. اما گاهی این اتفاق نمی­‌افتد. چراکه قیمت‌گذاری دارو تحت ضوابط سختگیرانه­‌ای در سازمان غذا و دارو انجام می­‌گیرد که هم زمان­‌بر است و هم افزایش قیمت داروها با سیاست­‌های کلی سازمان غذا و دارو هم‌راستا نیست. اما اجازه بدهید هر دو سناریو را بررسی کنیم. در سناریوی اول اگر شرکت تولید کننده موفق به افزایش قیمت دارو شود، در حقیقت پرداخت از جیب مصرف کنندگان افزایش می‌­یابد و فشار آن به بیمار وارد می­‌شود. در نتیجه دسترسی مالی به داروها کاهش می­‌یابد که کاملا متضاد با اهداف نظام سلامت است. در سناریوی دوم اگر شرکت تولید کننده موفق به افزایش قیمت دارو نشود یا باید دست از تولید بردارد و یا به کاهش کیفیت داروی خود تن دهد. در نتیجه هر دو اقدام دسترسی به داروی باکیفیت در جامعه دچار مشکل می­‌شود که دوباره متضاد با اهداف نظام سلامت است. بنابراین عدم توجه به اصل مزیت نسبی در تولید مواد اولیه به صورت کاملا مشهودی بر کارایی نظام سلامت تاثیر می­‌گذارد.

 

منع واردات دارو

چالش­‌های مشابهی در مواجهه با رقابت بین تولیدکنندگان دارو و واردکنندگان دارو ـ به عنوان یک محصول نهایی ـ نیز وجود دارد. در سال­‌های گذشته به دلیل همین سودآوری بالای واردات و نیز قیمت‌گذاری دستوری برای داروهای تولید داخل که حاشیه سود پایین­‌تری را برای آنها ایجاد می­‌کرد، اقبال به سمت واردات دارو بسیار بیشتر بود و بسیاری از سهام‌داران حقیقی یا حقوقی شرکت­‌های تولید کننده دارویی به صورت رسمی و یا غیر رسمی اقدام به ثبت شرکت­‌های واردکننده می­‌کردند. به طوری که پیوندی نامرئی اما ناگسستنی بین واردکنندگان و تولیدکنندگان دارویی وجود داشت. در سال­‌های اخیر با شکل دیگری از این ارتباط نیز مواجه هستیم. واردات دارو در کشور با موانع بسیاری روبروست. در ایران برای داروهای وارداتی که متناظر داخلی دارند، تعرفه در نظر گرفته می­شود و از این جهت ایران از جمله کشورهایی است که بالاترین تعرفه را روی داروهای ورداتی اعمال می­‌کند. افزایش تعرفه­‌های گمرک، تامین ارز، سیاست­‌های انقباضی و منع واردات در شرایط مختلف موجب ایجاد مشکلات اساسی برای شرکت­‌های وارد کننده شده است. برخی از این شرکت‌­ها حتی تا مرز ورشکستگی نیز رفته­‌اند. بنابراین بسیاری از شخصیت­‌های حقیقی یا حقوقی واردکننده اقدام به ثبت شرکت­‌های تولیدی کرده اند که هرچند برخی به صورت واقعی در تولید فعال هستند اما برخی هم تنها پوششی برای واردات مخفی و بدون ثبت مبدا واردات و فروش همان محصولات در قالب تولید هستند. مطالعات سازمان جهانی بهداشت نشان داده است که اعمال تعرفه نمی­‌تواند اثرات محافظت از تولید داخل داشته­‌باشد، بلکه شکل پیشرفته‌­ای از مالیات است که بیمار را هدف می­‌گیرد. در حقیقت بار دیگر سیاست منع و عدم توجه به اصول اقتصادی موجب افزایش قانون شکنی و کاهش کارایی می­‌شود.

پرسش مهمی که مطرح می­‌شود این است که آیا واردات همیشه به ضرر کالای تولید داخل است؟

شرکت­‌های وارد کننده به خصوص شرکت­‌های بزرگ و چند ملیتی مزیت­‌های بسیاری در بدست آوردن سهم بازار و پاسخگویی به تقاضاهای پنهان دارند. این شرکت­‌ها به واسطه دانش و تجربه­‌ای که از کشورهای مبدا با خود می­‌آورند قدرت و نفوذ خوبی در بازاریابی دارو و ایجاد ارتباط حرفه­‌ای با پزشکان دارند. تحلیل داده­‌های آمارنامه دارویی نشان می­‌دهد زمانی که دارویی به واسطه شرکت­‌های وارد کننده برای اولین بار به بازار دارویی ایران وارد می­‌شود، با سرعت بیشتری رشد می­‌کند و بهتر به پزشکان و بیماران معرفی می­‌شود. این اثر تا جایی ادامه دارد که با حذف شرکت واردکننده از بازار دارویی ایران کاملا با کاهش سهم بازار آن ملکول دارویی روبه‌رو می­شویم که طبیعتا روی بازار و فروش نمونه تولید داخل نیز تاثیر می­‌گذارد. به این معنی که با حذف نمونه وارداتی، صد درصد سهم بازار به نمونه­‌های داخلی می­رسد اما باید توجه داشت که به دلیل خروج یک بازیگر اصلی در مارکتینگ دارویی، کل بازار کوچکتر می­‌شود و دیگر نمی­‌توان بر مبنای داده‌های قبل پیش‌بینی و تصمیم­‌گیری کرد. در حقیقت بسیاری از مواقع داروهای وارداتی به عنوان یک یار کمکی برای نمونه­‌های تولید داخل نیز بازاریابی و بازارسازی انجام می­‌دهند. از طرفی دیگر وجود شرکت­‌های معتبر خارجی در کنار شرکت­‌های داخلی و ایجاد بستر رقابتی آزادانه‌­تر قطعا با مزیت‌های بسیاری چون افزایش کیفیت، کاهش قیمت و افزایش دسترسی پایدار بیماران به دارو همراه خواهد بود.

واردات در کنار تولید

طبق توصیه­‌های اسناد سازمان جهانی بهداشت در کشورهای در حال توسعه دسترسی به داروهای ضروری می­‌تواند با توسعه ژنریک سازی، تولید تحت لیسانس و یا خرید از تولیدکنندگان اصلی به شرط تخفیفات ویژه تامین ­شود که در دو مورد آخر به دلیل بهره­‌مندی از دانش و تجربه شرکت مبدا، کیفیت و مصرف مناسب دارو تا حدی تضمین می­‌شود. خوشبختانه در کشوری مانند کشور ما که زیرساخت­‌ها، منابع انسانی متخصص و دانش کافی برای تولید و نظارت داروها دارد، قطعا می­توان با ساز و کارهای نظارتی حاضر، کیفیت و مصرف داروها را چه در صورت تولید و یا چه در صورت واردات تضمین کرد. بنابراین واردات دارو از شرکت­‌های معتبر و در کنار توجه به اصل مزیت نسبی نه تنها مغایرتی با حمایت از تولید داخل و اهداف نظام سلامت ندارد بلکه در صورتی‌که تحت ضوابط و نظارت­‌های درست و مبتنی با علم اقتصاد باشد، می­‌تواند منجر به افزایش کارآمدی نظام سلامت کشور و دست‌یابی به اهداف آن شود.